امروز صبح بیدار شدیم و زندگی را پی گرفتیم. اما من به صبح روز یازدهم محرم در سال ۶۱ هجری فکر می‌کنم به امام سجاد و حضرت زینب و حضرت رباب و کودکانی که دیروز بزرگترین داغ تاریخ را تجربه کرده‌اند و امروز:

جمعی که پاس محملشان داشت جبرئیل

گشتند بی عماری و محمل شتر سوار.

 

عمق بینهایت درد و داغ عاشورا اینجا است. جوانی بیمار و ن و کودکانی که در جامعه‌ی رجعت کرده به جاهلیت به هیچ انگاشته می‌شوند، بعد از تجربه‌ای وحشتناک باید در نقش پیامبران ظاهر شوند و راه آگاه سازی جامعه را که مردانشان با شهادت آغاز کردند به انجام برسانند.

تفاوت عاشورا و ماندگاری‌اش با تمام مصیبتهای بشری اینجا است: همیشه ریخته‌شدن خون بر زمین پایان مسیر مبارزه بوده و در عاشورا نقطه‌ی آغاز.

  •  

قصه‌ی پرغصه‌ی گواهینامه نگرفتن من یا پدر و پسر لجباز

عاشورا قصه‌ای که از پایان آغاز شد

عاشورا ,آغاز ,حضرت ,داغ ,  ,کودکانی ,اینجا است ,کودکانی که ,و حضرت ,و کودکانی ,سازی جامعه

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

raziejazayeri164 صبانوشت اسمارتاف داستان نویسی خلاق فارسی هرچی بخوای دینی و اجتماعی بَلْ‌وا پایگاه اطلاع رسانی اجناس فوق العاده یادداشت های خدادادی طاقانکی